یکی از اهداف مهم هر سازمانی بالا بردن کیفیت کاری در شرایط رقابتی امروزه در بین سازمانهاست. کیفیت زندگی کاری نیروی انسانی به دلیل نقشی که نیروی انسانی در هر سازمان دارد یکی از موضوعات مهم مورد توجه پژوهشگران است[1]. کیفیت زندگی کاری اشاره به مجموعهای از نتایج برای کارکنان نظیر رضایتمندی شغلی، فرصتهای رشد، مسائل روانشناختی، امنیت شغلی، روابط انسانی کارفرما، کارکنان و همچنین به مجموعهای از کارها یا عملکردهای سازمانی نظیر مدیریت مشارکتی، غنیسازی شغلی و شرایط کاری مطمئن اشاره دارد[2]. کیفیت زندگی کاری انعکاسی از روابط موجود بین کارکنان و محیط کاری آنان است. این روابط نشانهای از میزان سازگاری فرد با شغل خود هست[3]. ادراکات مدیران از کیفیت زندگی کاری بهعنوان یک نیروی مداخلهگر و عاملی مؤثر در رفتار آنها هست که تأثیر مستقیمی در روحیه و درنهایت ترک خدمت آنها دارد[4]. در این بین فاکتورهای متعددی بر کیفیت زندگی کاری و ابعاد آن تأثیرگذار هستند. به نظر میرسد که مهارتهای شغلی نیز از عوامل اثرگذار بر کیفیت زندگی کاری باشند. مطالعات گوناگون نشان میدهد که مدیریت وجه انسجام بخش هر سازمانی است. تنوع و پیچیدگی وظایف مدیران بهگونهای است که تنها افراد مجرب و آموزش دیده عملکرد مؤثری دارند. ارتباط بین عملکرد مدیران با مهارتهای شغلی بیانگر اهمیت توجه به مهارتهای مدیران در اثربخشی کاری آنان را نشان میدهد[5].یکی از راههایی که توسط آن عملکرد مدیران مورد توجه قرار میگیرد، مشاهده آنها از زاویه مهارتهایی است که برای تأمین موفقیتآمیز هدفها لازم است. رابرت کاتز مهارتهای شغلی مدیران را به سه دسته مهارتهای ادراکی، فنی و انسانی تقسیمبندی کرده است[6]. مهارتهای انسانی، توانایی کار با افراد و درک و برانگیختن دیگران هم در سطح فردی و هم در سطح گروهی است. مدیران باید مهارتهای انسانی قوی را برای ایجاد ارتباط و برانگیختن و تفویض امور داشته باشند. مهارتهای فنی شامل استفاده کردن از علم و تکنيکهاي مؤثر انجام کار است، اين يک عمل ويژه و تجربي است که در ارتباط با مشکلات و فعاليتهاي روزانه مورد استفاده قرار ميگيرد اين مهارت در سطح مديران رده پايين بسيار الزامي است[7]. کمبود مهارتهای شغلی در مدیران میتواند منجر به شکست نهادها و سازمانها گردد[8]. این موضوع که برای احراز یک شغل مهارتهای شغلی خاصی مورد نیاز است محور بسیاری از تحقیقهای تحقیقگران است. سطح شغل در سلسه مراتب سازمانی بسیار مهم است. هر چه به رأس هرم یک سازمان حرکت میکنیم مشاغل پیچیدهتر میشوند. لذا مدیران علاوه بر ویژگیهای عمومی برای احراز شغل باید از مهارتهای شغلی مناسب که پیشبینی کنندۀ موفقیت شغلی آنان است برخوردار باشند. لذا نقش پراهمیت مدیریت در اداره سازمان و تحقق اهداف آن، سبب میشود که سطح دانش و مهارتهای مدیر وی در عملیات سازمان مد نظر باشد. بنابراین منطقی است که به میزان مهارت مدیران توجه بیشتری صورت گیرد.
بنابراین با توجه به مسائل سازمانی و شغلی در مبحث مدیریت و بحث کیفیت زندگی کاری در هر یک از مشاغل مربوط به گروههای مختلف کاری از یک طرف و همچنین اثرات و تبعات کیفیت زندگی کاریاط طرف دیگر، اصلیترین سؤالی که پژوهشگر درصدد پاسخگویی به آن است این است که: آیا بین مهارتهای شغلی با کیفیت زندگی کاری مدیران وزارت راه و شهرسازی رابطه وجود دارد یا خیر؟