menusearch
mehrjoor.ir

راز دست‌های به هم بسته

هدر سایتهدر سایت
۱۳۹۹/۴/۷ شنبه
(3)
(0)
راز دست‌های به هم بسته
 راز دست‌های به هم بسته

خودکشی در ایران همچون سایر کشورها وجود دارد، اما طبیعی است که بر اساس مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی ابعادی متفاوت داشته باشد. آخرین اتفاقی که با واکنش زیادی مواجه شد خودکشی دختر خاله و پسرخالهای بود که با بستن دست یکدیگر، خود را در سد غرق کردند و پایانی دراماتیک را خلق کردند. در بازخورد اجتماعی برای عموم مردم اتفاقی تاثرآور است که پس از مدتی فراموش میشود و تنها ممکن است نویسندگان یا پژوهشگران در آینده به عنوان مثالی از آن یاد کنند. در این نوع اتفاقات سوال اساسی این است که چرا این اتفاق رخ داد؟
بدیهی است که اگر ادعا کنیم هم اکنون میتوانیم به این سوال پاسخ دهیم، ساده انگارانه است، چرا که برای رسیدن به این موضوع به بررسیها و تحقیقات بسیاری نیاز است. نخستین حدس این است که آن دو عاشق یکدیگر بوده و در طلب ازدواج بودند که با مخالفت خانوادهها مواجه شدند و در نهایت این تصمیم را گرفتند؛ اما نکتهای که وجود دارد این است که خانواده این دو اعلام کردند صحبتی از ازدواج آنها مطرح نبوده و این مسئله را بیان نکردند. اگرچه میتوان این اصل را پذیرفت اما میتوانیم به آن نیز اندکی شک کنیم، شاید خانواده بر اساس یک سیاست حساب شده این مسئله را مطرح میکند تا از عواقب آن در امان بماند و کسی آنها را در مرگ دو جوان محکوم نکند.
از این مسئله بگذریم، واقعیت این است که خودکشی در کشور ما وجود دارد و دربرخی از استانها نیز شدت بالاتری دارد، اما اغلب آمار رسمی در این حوزه وجود ندارد و تنها ممکن است در جلسات خصوصی و یا غیرعلنی از این موارد سخن به میان آید. این اتفاق
نیز میتواند به مانند سایر مسائل و موضوعات مهم تنها برای حفظ ظاهر و البته پاک کردن صورت مسئله صورت گیرد. واقعیت امر این است که باید خودکشی به ویژه در جوانان ریشه یابی شود، تصمیم گیران و تصمیم سازان از دانشگاهیان مدد بخواهند و دلایل خودکشی در ایران را بررسی و سپس بر اثر نتایج بدست آمده برای کاهش این موارد تدابیر لازم را بهکار گیرند. اتفاقی که اگر هم افتاده باشد یا
اطلاعرسانی نشده و یا کارگر واقع نشده است. منطقی آن است که پس از بررسی خودکشیها و دستهبندی دلایل آنها به ارائه راهکار برآییم. بدون تردید ارائه آموزشهای لازم برای یافتن مهارتهای زندگی کردن میتواند در این زمینه موثر باشد.
در حال حاضر شاهد هستیم که برخی انگارهها و پیش زمینهها در جامعه وجود دارد، که اغلب دلایل خودکشیها را مسائل اقتصادی میدانند در حالی که از نظر علمی نمیتوانیم این مسئله را تا زمانی که تحقیقات معتبر و اساسی صورت نگیرد، تایید کنیم.
اگرچه ممکن است عکس العمل نشان ندادن مراجع رسمی در این باره ظاهر مسائل را حفظ کند اما در واقع ممکن است که هر لحظه دامن هر یک از اعضای جامعه را بگیرد و همان حکم مسکن کوتاه مدت را دارد.
نباید فراموش کنیم وقتی یک انسان دست به خودکشی میزند که به آستانهای رسیده که ذهن و جانش هم که معمولا به صورت ناخودآگاه از انسان محافظ میکنند، تسلیم شدند و این اتفاق کوچکی نیست و نمیتوان در برابر آن سکوت پیشه کرد.
اگر متولیان در این زمینه تحقیقاتی انجام دادند و تدابیری هم اخذ کردند، مهم آن است که ما در جامعه و در مراکز آموزشی و درمانی خروجی
نمیبینیم و این مسئله همان فرض اولیه که
کم توجهی تصمیم گیران نسبت به این معضل است، تقویت میشود.
انسانها برای مقابله با حوادث پیش روی زندگی خود نیاز به آموزش دارند، اتفاقی که ممکن است در خانواده رخ ندهد. بنابراین دولت نباید به خانواده دل ببندد و در این راه گام بردارد. در حال حاضر ممکن است سمنها یا گروههای داوطلب در این حوزه ورود کنندو اتفاقی در برخی از نقاط به وقوع پیوسته باشد، اما قطعا این ورودها برای حل مشکل کافی نیست و اگر میخواهیم کمتر شاهد این رویدادها باشیم باید اقدامات مناسب را به کاربندیم.
بهزاد و زینب اگرچه امروز در جمع ما نیستند و به زودی هم عموم مردم آنها را فراموش میکنند و تنها در گوشهای از فضای مجازی آنها را خواهیم داشت تا شاید یک نفر خواسته یا ناخواسته دست به جستجویی بزند، اما امیدوارم که تلنگری باشند برای همه ما از دولت گرفته تا خانوادهها که هرچه سریعتر باید برای حل این مشکلات چارهای اساسی بیندیشیم و از تکرار این حوادث دلخراش که زندگی خانوادهها را برهم میزند و بر روحیه مردم اثر سوء دارد، جلوگیری کنیم. هم خانوادهها و هم افراد نیاز دارند بدانند که چطور باید با افکار خود کنار بیایند و نسبت به اعضای دیگر خانواده چه رفتاری داشته باشند، اتفاقی که متولیان باید به آن توجه کنند.
امید است هرچه زودتر شاهد اخباری از قول مسئولان باشیم که در درجه اول مشکل را پذیرفته و اقدامات لازم را آغاز کردند تا دیگر شاهد خودکشی انسانها به ویژه جوانان نباشیم.

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

2 نظر
محمد معراج نوروزی
دوشنبه شانزدهم تیر ۹۹
پاسخ
()
()
محمد معراج نوروزی
باعرض سلام دولت که به فکر اينگونه مسائل نيست و اگرهم باشد دو ابزار دارد که نوجوانان را درباره ي اين موضوع تربيت کند.اول تلوزيون که يک شبکه مربوط به نوجوانان در آن تاسيس شده اما گاهن کارتون ها و برنامه هايي نشان مي دهد که براي کودکان 10 ساله هم جالب نيست چه برسد به نوجوانان 16 تا 18 سال.درمدرسه هم برخي از معلم ها از فضاي مجازي نقش مخرب تري در آينده نگري دانش آموزان نسبت به فضاي مجازي دارند بنابراين با اين شرايط و بي توجهي مسئولان سرمايه گزارري برروي خانواده بازده اي بالاتري خواهد داشت.
فرزانه واعظ زاده
یکشنبه هشتم تیر ۹۹
پاسخ
()
()
فرزانه واعظ زاده
باسلام وخدا قوت زندگي جنبه هاي مثبت ومنفي بسياري دارد رضايت خاطر ،آرامش ،موفقيت ،خلاقيت ،شادي بخشي از آن نيز بي روح ،تکراري،کسل کننده ،يکنواخت ودر حادترين ودشوارترين شرايط مملو از تجارب دردآور ،تاسف بار ،اندوهناک ،اضطراب آور وناراحت کننده است.دراغلب موارد تمايل به خودکشي زماني به اوج خود ميرسد که هيجانات وعواطف منفي زندگي فرد شدت مي يابند ومرتب او را آزرده ونااميد مي کنند. خودکشي در تمام موارد ناشي ازنوع درد ورنج رواني است که شديدا فرد را تحت تاثير قرار ميدهد ومانع از ارضاي نيازهاي رواني او مي شوند .بديهي است هيچ کس ازسرشادي وخوشبختي اقدام به خودکشي نمي کند . تنها نکته اي که اين گروه ازافراد ازآن غافلند آن است که همين درد ورنج است که انسان وهويتش را مي سازد. خودکشي دربين جوانان به سومين عامل مرگ ومير (بعداز تصادفات وانواع سرطان ها)دربين آنان تبديل شده است. آمارها نشان ميدهند که دختران جوان بيش ازپسران جوان دست به خودکشي مي زنند اما پسران بيشتر ازدختران قصد خود را عملي مي کنند .رفتارها واقداماتي که منجر به خودکشي جوانان ميشود حاصل مشکلات عميق رواني ،خانوادگي واجتماعي هستند. جواناني که دست به خودکشي مي زنند معمولا زمينه يي طولاني ازعدم ثبات وسازگاري در خانواده ،مدرسه ،محل کار واجتماع خود دارند .از آنجايي که آنها اغلب تصور مي کنند که والدين ،اعضاي خانواده ومراقبان آنها مورد اطمينان نيستند ونمي توانند مشکل خود را باآنها درميان بگذارند لذا بايکي از دوستان شان درباره اقدام خود صحبت مي کنند .به همين دليل دربيشتر موارد درمان اين گروه به تعويق مي افتد.داشتن يک حامي وراهنما مي تواند بسياري ازنيازهاي رواني فرد را تامين کند .احساساتي مثل درماندگي ،ناتواني ،تنهايي ،بي کسي ونداشتن همدل وهم صحبتي که فرد بتواند بااو مشکلاتش را درميان گذارد گاه چنان او را دربرمي گيرد که موجب رشد آشفتگي هاي ذهني ودرگيري هاي فکري منفي در او ميشود. جواناني که تجارب اضطراب آور شديد ،حوادث ناگوارو رخدادهاي ناخوشايند متعددي داشته اند ريسک وخطر آسيب رساندن به خود درآنان افزايش مي يابد .طلاق ،جدايي ،از دست دادن والدين ،بيکاري ،بيکاري ،ناکامي هاي پي درپي ،بيماري ،جراحي و...ازجمله رايج ترين علل ضعف جوانان واقدام به خودکشي است.